عارضه تلفات زنبوران عسل یا سی سی دی یک معضل جهانی است و طبق مقالات ارایه شده درکنگره بین المللی آپی موندیا و COLOSSدر سال ۲۰۱۳ در شهر کیف در کشور اکراین، بین ۱۵ تا ۶۰ درصد از کلنی ها در دنیا در اثر آن تلف شده اند.
نخستین گزارش از تلفات زنبوران عسل در آمریکای شمالی در اکتبر ۲۰۰۶ اعلام گردید؛ بعضی از زنبورداران تلفات ۳۰ تا۹۰ درصد از کندوهای خود را اعلام کردند؛ در حالی که تلفات کلنی به خصوص در طول زمستان غیر منتظره نیست، این تلفات و ضرر و زیان برای زنبورداران به شکل غیر منتظره ای بالا بود (USDA).
علامت اصلی CCD محدود است به چند نشانه؛ تقریباً زنبور عسل بالغی در کندو وجود ندارد؛ بدون هیچ اثری از اجساد زنبور عسل مرده، اما ملکه زنده و اغلب عسل در کندو وجود داشته و زنبورهای نابالغ (شفیره) هنوز حضور دارند. اغلب کنه واروا در کندو دیده می شود.
در همین زمان یعنی سال ۱۳۸۴ گزارشات تلفات گسترده از شهرستان شاهین دژ آذربایجان غربی اعلام شد که تمام کلنی های رییس تعاونی شهرستان مذکور که بالغ بر یک هزار و۵۰۰ فروند بود از بین رفته است. در بازدید انجام شده تقریباً همه کندوها فاقد جمعیت بود فقط ملکه با تعداد بسیار کم از زنبوران باقی مانده بودند. این مسئله در سایر شهرستان ها و استان ها به صورت پراکنده گزارش می شد. در همان زمان وزارت کشاورزی نیوزلند از وجود باقیمانده سموم دفع آفات کندو مثل فلووالینات (آپیستان) در موم و مقاومت آن در برابر حرارت خبر داد. در این راستا سازمان با جدیت شروع به حمایت از داروهای فاقد باقیمانده یا ارگانیک ( ژل اسید فرمیک ) نمود. که خوشبختانه تا امروز توانسته تعدادی از این قبیل داروها را ثبت نموده و ورود سموم ضد آفات را محدود نماید.
بر اساس مقالات علمی تجمع سموم در موم و گرده ها منجر به تلفات یا کاهش جمعیت کلنی ها در مناطق مختلف دنیا شده است. نتایج بررسی های بین المللی نشان داده است که باقیماندهها به طور گسترده ای در مومها وجوددارند و بالقوه میتوانند بر بیولوژی کلنی تأثیر گذارند. در تحقیقات انجام شده وجود باقیمانده آفت کش هایی مانند (فولبکس) bromopropylate و (آزانتول) coumaphos و (آمیتراز) amitraz، (آپیستان) fluvalinate، که برای مبارزه با آفات کندو به کار می روند در موم ها یافت شده است.
علاوه بر موارد فوق شواهدی وجود دارد که نشانگر منشاء این آلودگی ها از خارج کندو و از مزارع، باغات و محیط زیست می باشد. در تحقیقی که توسط دو نفر از دانشمندان فرانسوی Chauzat وFaucon از سال ۲۰۰۷ روی مــــــــوم کلنی های زنبور عسل آغاز شده بود، از ۱۲۵ کلنی زنبور عسل به مدت دوسال به طور سالانه نمونه برداری شد. تجزیه و تحلیل شیمیایی این نمونه ها به منظور شناسایی باقی مانده ۴۱ آفت کش به این شرح است:
در فرانسه ۱۲۵ کلنی برای ۴۱ آفت کش مورد بررسی قرار گرفت
• ۳/۵۷% از نمونه ها دارای ایمیداکلوپرید (گاچو)و متابولیت های آن بوده است.
• ۱۶% از نمونه ها حاوی ۱ تا ۶ قارچ کش بوده است.
• ۵/۱۳% حاوی کارباریل (سم سوین) آفات گوجه.
• ۴/۱۲% از نمونه ها حاوی فیپرونیل یا ریجنت بوده اند (برای کرم ساقه خوار برنج و سرخرطومی ریشه در سبزیجات)
• ۶/۷% نمونه ها حاوی اندوسولفان(در باغات پسته).
• ۱۵% حاوی سایر آفت کش ها بوده است.
• فقط ۹% از نمونه ها حاوی سموم نبوده اند.
• بقیه حاوی یک تا پنج سم بوده اند
در سال ۲۰۱۰ مولین و همکاران Mullin et al. (2010) در کانادا تحقیقی انجام دادند.
در کانادا ۳۵۰ نمونه گرده از ۲۳ ایالت کانادا جمع آوری شد و برای ۲۰۰ آفت کش مورد بررسی قرار گرفتند.
• به طور کلی ۳۵۰ نمونه دارای ۹۸ آفت کش و متابولیت بوده.
• در یکی از نمونه های گرده ۳۱ آفت کش تشخیص داده شد.
• به طور متوسط هر نمونه حاوی ۱/۷ آفت کش بوده اند.
میزان سموم یافت شده در نمونه های گرده و موم در آمریکا
در سال ۲۰۰۷ دپارتمان حشره شناسی دانشگاه پنسیلوانیا نمونه های گرده ۱۰۸ کندو را برای بررسی ۱۷۱ ماده شیمیایی مورد تجزیه قرار داد.
• محققین در ۱۰۸نمونه گرده ۴۶ آفت کش مختلف و ۶ متابولیت آن را یافته اند.
• یکی از نمونه ها حاوی ۱۷ آفت کش مختلف بوده است.
• به طور متوسط هر کدام از نمونه ها حاوی ۵ آفت کش بوده اند.
• فقط ۳ نمونه عاری از آفت کش بوده است.
لاروها برای رشد سریع روزانه به حدود ۷۰ میلی گرم گرده (برای ۱۰۰ میلی گرم وزن بدن) نیاز دارند، در حالیکه زنبوران بالغ به ۵ میلی گرم گرده (برای ۱۰۰ میلی گرم وزن بدن) نیاز دارند. این مقدار نشان می دهد که لاروهـــــا به مراتب (۳۵ برابر) بیشتر از زنبوران بالغ در معرض مواد سمی قرار دارند .
باید دانست که لاروها از ترشــحات زنبوران پرستار تغذیه می شوند، آفت کش هایی موجوددر گرده ها اغلب پس ازهضم توسط زنبوران پرستار به متابولیت هایی تبدیل می شوند که سمیت آن ها برای لاروها چند برابر ماده سمی اصلی می باشد.
به علاوه، بخشی از سمومی که برای مبارزه با آفات کندو به کلنی داده می شوند یا آفت کش هایی که از محیط وارد کندو می شوند، جذب موم می شوند. سموم جذب شده در موم در اثر عاج کردن موم از بین نمی روند و به عوامل مختلف حتی اُزُن، پِراکسید هیدروژن و حرارت ۱۰۰ درجه مقاوم اند و در محیط تاریک کندو به مدت طولانی و شاید سال ها دوام می آورند، در حالی برخی از آفت کش ها به سرعت در مقابل نور تجزیه می شوند.
مواد غذایی و متابولیک (مدفوع لارو ) تا پایان مرحله لاروی در بدن لارو باقی می ماند و به این دلیل است که لاروها به مدت طولانی در تماس مستقیم با آفت کش ها یا مواد متابولیک قرار می گیرند.
از این رو لاروها دایما از یک طرف در معرض سموم اخذ شده گوارشـــی قرار دارند و از طرف دیگر در معرض سموم محیــــــطی می باشند. این سموم در قاب های مومی تجمع می کنند و از طریق پوشش بسیار ظریف بدن به سادگی، جذب بدن لارو می شوند.
این که زنبورداران می گویند زنبوران از کندو فرار می کنند یا کندو را ترک می کنند، به این معنی است که با به سر آمدن عمر زنبوران بالغ (۴۲ روز)، نوزادی وجود ندارد که جایگزین آن ها شود چون لاروها در داخل حجره ها، تلف شده و متولد نمی شوند یا تعداد محدودی از لاروها زنده می مانند و زنبوردار با کندوی خالی مواجه می شود . در این بین زنبوردار به تصور دخالت عوامل عفونی یا انگلی مجبور به استفاده از انواع آنتی بیویک ها و سموم حتی سموم غیر مجاز و ناشناخته شده که نه تنها اثری ندارند بلکه خود منجر به تشدید تلفات در کندوها می شوند.
آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا (EPA) ، عهده دار ثبت آفت کش ها و تعیین متوسط دوز کشنده (LD50) آن ها برای زنبوران عسل بالـــغ است. شواهد اخیر نشان می دهد که نــــوزادان زنبور عسل به این مواد بسیار حساس تر از زنبوران بالغ اند. از طرف دیگر، در گذشته بحث در مورد حفظ سلامت نــــــوزادان در مقابل آفت کش های مورد استفاده در داخل کندو مطرح بوده، در حالی که امروزه معلوم شده است نــــوزادان روزانه مقادیر زیادی از گرده آلوده به آفت کش ها را از بیرون کندو دریافت میکنند. در این راستا دانشمندان از سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا (EPA) که برای ثبت آفت کش ها و تعیین متوسط دوز کشنده سموم (LD50)، زنبوران عسل بالـــغ را ملاک قرار داده است، خواسته اند متوسط دوز کشنده سموم را برای لاروها نیز مورد توجه قرار دهد.
در حال حاضر به زنبورداران توصیه می شود:
۱- توصیه های سازمان دامپزشکی را که در اطلاعیه ها و پمفلت های آموزشی آمده مطالعه نموده و جدی بگیرند.
۲- حتی المقدور به جای استفاده از شهد باغات، از مراتع طبیعی که مورد سم پاشی قرار نمی گیرند استفاده نمایند.
۳- موم های قدیمی را با موم های پاک تعویض نمایند.
۴- برای درمان کلنی ها (واروا- آکاراپیس- نوزما-پروانه موم خوار) از مواد ارگانیک و داروهای ثبت شده سازمان دامپزشکی استفاده نمایند.
۵- برای کنترل لوک از روش رها سازی شفیره ها و بچه گیری بهره گیری نمایند.
۶- از مصرف آنتی بیوتیک ها و سموم شیمیایی در کلنی ها پرهیز نمایند.
پیشنهادات:
۱- حمایت از داروهای ارگانیک.
۲- استفاده از سموم ارگانیک در سم پاش باغات و مزارع.
۳- اقدامات لازم جهت تعویض موم های کهنه و قدیمی با واردات موم از کشورهای افریقایی که موم آن ها فاقد باقیمانده باشد.
۴- همکاری گسترده ترویج وزارت خانه در انتقال اطلاعات به زنبورداران.
۵- ممنوعیت و کنترل توزیع داروهای غیر مجاز در داروخانه ها و تعاونی های زنبورداری.
۶- تسهیل در ارتباط کارشناسان دامپزشکی با منابع علمی، کنگره ها و مجامع بین المللی مربوط به زنبور عسل.
نویسنده:دکتر محمد فرسی کارشناس مبارزه بیولوژیکی با بیماریهای زنبور عسل
دیدگاهتان را بنویسید