میخوانیم و به سادگی از کنارش رد میشویم «که جان دارد و جان شیرین خوش است».
بلایی که سر طبیعت میآید از یک طرف، رفتاری که با حیوانات انجام میشود هم از طرف دیگر. معلوم نیست چرا به موازات تلاشهای فعالان و دوستداران محیط زیست، عدهای هم داس و تفنگ به دست میگیرند و میخواهند هرچه آنها کاشتهاند را درو کنند و هرچه مواظبش بودهاند را از بین ببرند. نمونه آخرش همین چند روز پیش، پارک پردیسان، شلیک به گوزن زرد ایرانی.
این اتفاق مدت کوتاهی بعد از آن افتاد که عدهای از فعالان محیط زیست و نمایندگان سازمانهای مردم نهاد در اعتراض به شکار حیات وحش در مقابل سازمان محیط زیست تجمع کردند. این طرفداران طبیعت و حیوانات، با شعارها و پلاکاردهایشان، از مسئولان خواستند بیشتر به وضعیت محیط زیست، حیات وحش و توقف شکار گونههای در حال انقراض رسیدگی کنند. احمدعلی کیخا، معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست هم به میان آنها آمد و گفت برای جلوگیری از فروش سلاحهای شکاری تلاش میکنند. شاید هم برای همین است که حالا معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت محیط زیست، شلیک به گوزن از اتوبان همت، بیخ گوش این سازمان و بدون این که شلیک کنندگان توانایی دسترسی به شکار داشته باشند را نوعی نشانه و پیام به این سازمان میداند و میگوید این پیامها نتیجهای ندارد و سازمان حفاظت محیط زیست برای مقابله با شکار مصمم است.
ابتکار البته در کنار این که میگوید مجازاتها برای این جرایم کافی نیستند و باید در جرایم شکار و صید تجدید نظر شود، از برخورد قاطعانه با متخلفان خبر میدهد. با این حرفها، کسانی که دلشان از این حیوانآزاریها و قتلهای اخیر به درد آمده منتظرند این پیگیریها زودتر به نتیجه برسد و شکارچیها دستگیر شوند. اما چه آنها دستگیر شوند و برخورد قانونی با آنها صورت بگیرد و چه نه، این سوالها مطرح میشود که ریشه این خشونتها کجاست؟ قوانین کافی نیستند یا به خوبی اجرا نمیشوند؟ جای آموزش برای دوستی با حیوانات در رسانهها و کتابهای درسی کجاست و چرا فقط به همین بسنده میشود و میخوانیم و به سادگی از کنارش رد میشویم «که جان دارد و جان شیرین خوش است».
مجازاتها کافی هستند؟
رییس اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران درباره قوانینی که درباره شکار غیرمجاز و آزار حیوانات وجود دارد میگوید: قانون شکار و صید در سال ۱۳۴۶ تصویب و در سال ۱۳۷۵ اصلاح شده است. در این قانون برای شکار و صید جانوران وحشی عادی بدون پروانه و بعضی موارد دیگر جزای نقدی از یکصد هزار تا یک میلیون ریال و حبس از یک ماه تا شش ماه تعیین شده است. همچنین در ماده ۱۱ قانون برای شکار صید در فصول و ساعات ممنوع و مقرر یا در مناطق ممنوع یا با استفاده از طرق غیرمجاز و یا تخریب چشمهها و آبشخورهای حیوانات در مناطق حفاظت شده جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا سه میلیون ریال یا حبس از ۹۱ روز تا شش ماه پیشبینی شده است.
به گفته بهمن کشاورز شدیدترین مجازات موضوع این قانون در ماده ۱۲ آن برای شکار و صید جانوران وحشی حمایت شده بدون داشتن پروانه ویژه و از بین بردن رستنیها و تعلیف و تخریب در پارکهای ملی پیشبینی شده که سه ماه تا سه سال حبس و یک میلیون و پانصدهزار ریال تا ۱۸ میلیون ریال جزای نقدی است: البته مجازات مشابهی هم برای شکار جانوران وحشی کمیاب و در معرض خطر انقراض در ماده ۱۳ پیش بینی شده است.
این حقوقدان و وکیل دادگستری با اشاره به این که حداکثر مجازاتهای تعیینی شاید برای تنبه شکارچیان غیرمجاز کافی باشد اما حداقلها کافی نیست، به نقش مهم آموزش در کنار تعیین مجازات تاکید میکند: به نظر میرسد مبارزه با حیوان آزاری بیش از آن که از طریق قانونگذاری و تعیین مجازات ممکن باشد به وسیله کار فرهنگی و آموزش ممکن است.
کشاورز ضمن این که به خانوادهها توصیه میکند به فرزندانشان از کودکی دوستی با حیوانات را یاد بدهند و به نقش مهم آموزش تاکید میکند و میگوید به نظر میرسد مبارزه با حیوانآزاری بیش از آن که از طریق قانونگذاری و تعیین مجازات ممکن باشد به وسیله کار فرهنگی و آموزش ممکن است.
به عقیده او بهتر است پدر و مادرها از زمان کودکی فرزندانشان را مورد مراقبت و دقت قرار دهند: بعضی حرکات بر مبنای بررسیهای علمی نشانه تحولات روانی و فکری آینده و احیانا وجود رواننژندی یا روانپریشی یا حتی دیوانگی شناخته شده است. یکی از این نشانهها میل کودک و نوجوان به آزار حیوانات است که این علامت در بسیاری از قاتلین زنجیرهای دیده شده است.
خشونت علیه حیوانات، مقدمه خشونت علیه انسانها
درباره این که چرا و چه میشود که حیوانات را نشانه میگیریم، رییس انجمن حمایت از حیوانات میگوید نباید به این موضوع تنها از یک بعد نگاه کرد بلکه ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، قانونی و محیط زیستی در این قضیه دخیلند.
سید جاوید آل داوود با اشاره به این که قوانین نقش مهمی در این زمینه دارند به خبرآنلاین میگوید: اما تنها قانون نیست. اگر ضعف قانونی وجود داشته باشد با استفاده از قوانین مکمل و مشابه دیگر میتوان مجازات متخلفان را تشدید کرد؛ البته اگر ارادهای برای این کار وجود داشته باشد.
او با انتقاد از سازمان محیط زیست در برخورد با متخلفان میگوید: جالب است در مواردی که اتفاق افتاده، خود مسئولان سازمان محیط زیست بقیه را متهم میکنند و میگویند چرا چنین اتفاقاتی میافتد. این در حالی است که ما این سوال را از آنها داریم و باید بگوییم چرا راهکارهای نظارتی یا برخورد قاطعانهای با متخلفان صورت نمیگیرد که دیگر شاهد چنین مواردی نباشیم.
این فعال محیط زیست در عین حال مسائل اقتصادی را موثر میداند: این را هم نباید فراموش کنیم که بسیاری از این اتفاقات به دلیل فشار مالی و مشکلات اقتصادی و سودهای کلانی است که در شکار و قاچاق حیوانات وجود دارد. وقتی در مناطقی فرصتهای شغلی مناسبی وجود نداشته باشد این احتمال که افراد به شکار حیوانات به عنوان راهی برای امرار معاش نگاه کنند بسیار بیشتر میشود.
آل داوود در عین حال به خشونتهایی که در سطح جامعه و بین افراد رواج دارد اشاره میکند و آن را هم موثر بر آزار حیوانات و هم تاثیرگرفته و ناشی از خشونت علیه آنها میداند و مثال میزند: نمونه این اتفاق را درمورد بیجه، قاتل کودکان دیدیم و همان زمان این را مطرح کردیم. بیجه قبل از این که به آزار و قتل کودکان دست بزند، در محلهشان سگها را میکشت و اصلا به «بیجه سگکش» معروف بود. اما کسی به این موضوع که این مساله باید جدی گرفته شود توجهی نکرد و همه یا با خنده یا با بیتوجهی از کنار این مساله گذشتند تا این که این خشونت به انسانها رسید و بعد جنجالی شد.
رییس انجمن حمایت از حیوانات با تاکید بر این که خشونت علیه حیوانات را نباید از موضوعات انسانی جدا دید، میگوید: اینها معضلات اجتماعی است که باید با همدیگر مورد بررسی قرار بگیرد اما هیچ حرفی از خشونت علیه حیوانات به میان نمیآید. وقتی در رسانهها جایی برای آشنایی با حیوانات وجود ندارد و مدام این نگاه تقویت میشود که حیوانات موجوداتی هستند که نباید از آنها نگهداری کرد و باید از آنها دور ماند یا صرفا برای تامین منافع باید نگهداری شوند نه از سر محبت و توجه، طبیعتا آزار و کشتار آنها هم ممکن میشود.
او از این هم خبر میدهد که قرار است سال آینده را سال بدون شکار اعلام کنند و ابراز امیدواری میکند که در سال آینده همت بیشتری برای ندادن مجوز شکار باشد، اسلحهها جمع شوند، حیوانات کمتری مورد نشانهگیری قرار بگیرند و با آنها مهربانتر باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید